حسن خزّاز گفت: از امام رضا ( علیه السّلام ) شنیدم که فرمود:

بعضى از کسانى که ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند،ضررشان براى شیعیان ما از دجّال بیشتر است.
حسن گفت: عرض کردم اى پسر رسول خدا( صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ) به چه علّت؟
فرمود: به خاطر دوستی ‏شان با دشمنان ما و دشمنی ‏شان با دوستان ما. و هر گاه چنین شود، حقّ و باطل به هم در آمیزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق باز شناخته نشود.
( صفات الشیعه ص 8 )

 

 

 دختر بی حجاب تو موافقی یا مخالف؟؟



ارسال توسط حسین فهیمی

ز فراق چون ننالم من دلشكسته چون ني       كه بسوخت بند بندم زحرارت جدايي



ارسال توسط حسین فهیمی

دخترک رو به من کرد و گفت: واقعا آقا؟!
گفتم: ببخشید چی واقعا؟!
گفت: واقعا شما بچه شیعه ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!
گفتم: بله
گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ماها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن،
ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید!
گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت: کمه؟ ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا (سلام الله علیها)
باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه آره تو راست میگی …



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

حجاب، جنبه ای از اطاعت الهی

یکی از آثاری که رعایت حجاب، بدنبال دارد،  بالا بردن روحیّه ی تعبّد و اطاعت از خداوند متعال می باشد. شاید هنوز ما در تردید و دودلی باشیم که چرا زنان باید دارای حجاب و پوشش باشند! چرا باید در سرما و گرما چادر داشته باشند؟ رعایت عفت و پوشش مناسب دختران و پسران در جامعه چه فایده ای دارد!



ادامه مطلب...
ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود ........



ادامه مطلب...
ارسال توسط حسین فهیمی

زیباترین باش، در خیابان که راه می‌روی با صدای تق‌تق کفشهایت همه را به خود جلب کن. اگر نشد با بوی عطر و ادکلن، اگر نشد با آرایش‌های زننده، باز هم اگر نشد با قهقهه و خنده های هرزه گونه. باز هم نمی‌شود، لباس های تنگ و زننده را هم فراموش نکن و موی سرت، که زیبائیت را صد چندان می کند.
اما با این همه زیبایی چقدر مقاومی؟
آیا قادر هستی بگویی تا کی زنده هستی؟
آیا با اطمینان می‌توانی بگویی تا پنچاه سالگی زنده‌ای؟ که در پیری احکام خداوند را اجرا، و از گذشته‌ات توبه کنی.
آیا تا بحال با دقت به قبرها نگاه کرده‌ای که بعضی‌هایشان همسن خودمان هستند. بیست سال، بیست و دو سال، سی سال، در اوج جوانی و نشاط .
آیا با اطمینان می‌توانی بگویی موی سری که زینت کرده‌ای و باعث چشم چرانی جوانان شده‌ای قبل از پیری با شیمی درمانی از بین نمی‌رود؟
آیا قادر هستی بگویی چشمی که به ناموس دیگران تجاوز کرده تا قبل از پنجاه سالگی بیناست؟
و آیا قادر هستی بگویی اندامی که با بدترین لباس‌ها پوشانده‌ای و با آن دل برده‌ای بر اثر سانحه‌ای قبل از پیری فلج نشود.
آیا بهتر نیست قبل از مخالفتمان با آیات الهی، آیات زیبای حجاب،کمی نسبت به پوشش و رفتار خود بیندیشیم.
(به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند، این برایشان پاکیزه‌تر است زیرا خدا به کارهایی که می‌کنند آگاه است؛ به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه، دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه‌های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده‌اند دانسته شود) [۱]

 

[۱]سوره نور آیه ۳۰ و ۳۱



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

عفاف یعنی چه؟

عفاف‌ یعنی‌ آن‌ حالت‌ نفسانی‌ یعنی‌ رام‌ بودن‌ قوه‌ شهوانی‌ تحت‌ حکومت‌ عقل‌ و ایمان. عفاف‌ و پاکدامنی‌ یعنی‌ تحت‌ تأثیر قوهٔ‌ شهوانی‌ نبودن، شره‌ نداشتن. یعنی‌ جزو آن‌ افرادی‌ که‌ تا در مقابل‌ یک‌ شهوتی‌ قرار می‌گیرند بی‌اختیار می‌شوند، و محکوم‌ این‌ غریزهٔ‌ خود هستند، نبودن. این‌ معنی‌ عفاف‌ است.عفت، پدید آمدن‌ حالتی‌ برای‌ نفس‌ است‌ که‌ به‌ وسیلهٔ‌ آن‌ از فزون‌ خواهی‌ شهوت‌ جلوگیری‌ شود. عفاف‌ از چیزی‌ ورزید یعنی‌ از آن‌ امتناع‌ ورزید پس‌ او عفیف‌ است.عفت: خویشتن‌ داری‌ از آنچه‌ حلال‌ و زیبا نیست.



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

منبع:جوامع الحكايات - محمد عوفي

آورده اند كه وقتي مردي بود خيّاط ــ در عفاف و صلاح؛ و زني داشت عفيفه، مستوره، و با جمال و كمال، و هرگز خيانتي از وي ظاهر نگشته بود.

روزي زن در پيش شوهر خود نشسته بود، و زبان به تطاول گشاده، و به سبيل ِمنّت ياد مي كرد كه: " تو قدر عفاف من چه داني و قيمت صلاح من چه شناسي، كه من در صلاح زبيدۀ وقت و رابعه عهدم ".

مرد گفت:" راست مي گويي، امّا عفاف تو به نتيجه عفاف من است. چون من در حضرت آفريدگار راست باشم، او تو را در عصمت بدارد".

زن را خشم آمد، گفت:" هيچ كس زن را نگاه نتواند داشت، و اگر مرا وسيلت صلاح و عفّت نيستي، هر چه خواستمي بكردمي.

مرد گفت:" تو را اجازت دادم به هر جا كه خواهي برو و هر چه مي خواهي بكن".

زن، روز ديگر خود را بياراست و از خانه برون شد، و تا به شب مي گشت، و هيچ كس التفات به وي نكرد ــ مگر يك مرد گوشه چادر او بكشيد و برفت.

چون شب در آمد، زن به خانه باز آمد. مرد گفت:" همه روز گرديدي و هيچ كس به تو التفات نكرد ــ مگر يك كس، و او نيز رها كرد.

زن گفت:" تو از كجا ديدي؟". مرد گفت:" من در خانه بودم، امّا من در عمر خود در هيچ زن نامحرم به چشم خيانت ننگريسته ام، مگر وقتي ــ در جواني ــ گوشه چادر زني را گرفته بودم، و در حال پشيمان شده رها كردم. دانستم اگر كسي قصد حرم من كند، بيش از اين نباشد".

زن در پاي شوهر افتاد و گفت:" مرا معلوم شد كه عفاف من از عفاف تو است".
 



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

در جامعه ی ماآنقدر از حجاب و ربط دادن آن به زنان و دختران صحبت شده که به محض مطرح شدن موضوع حجاب همه فکرها متوجه خانمها و چادر و حجاب آنها میشود.

 

امّا واقعیّت این است که حجاب اختصاص به زن ندارد و مرد هم باید خود رادر حجاب و لفافه ای از گزند روزگار حفظ کند.

 

بعنوان مثال ،ازجایی شنیده ام که حضرت علیّ بن موسی الرّضا(ع) به قدری زیبا بودند که گاهی اوقات هنگام بیرون آمدن، چهره ی مبارکشان را می پوشاندند که مبادا باعث تاثیر در دل های بیمار بعضی از افراد ضعیف النّفس جامعه شود.

 

قرآن میفرماید:«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُم‏» نور-30

 

یعنی به مردان مومن بگو که چشمهایشان را (از نگاههای بد و شهوانی) فرو بیاندازند و فرج(عورت) هایشان را حفظ کنند.

 

این آیه هم صراحتاً ضرورت حجاب برای مردان رابیان می کند؛هرچند حدودش کمترازحجاب بانوان است؛ واین که مرد هم در قبال جامعه و حفظ حریم های اخلاقی جامعه مسئولیّت دارد و نباید خود را طوری بیاراید که باعث ایجاد طمع دردلهای بیمارشود.

 

از این گذشته وقتی که مردی برای جلب توجه دیگران، سینه  را باز میگذارد و یالباسی با آستین های کوتاهتر ازحدمعمول می پوشد از نظر شرعی اگر نگاه بیماری متوجّه اوشود اگرچه صاحب آن نگاه مرتکب گناه شده، ولی مسبّب و زمینه ساز این گناه هم چون قصد جلب توجّه داشته مسلّماً گناهکار خواهد بود.



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

هر عملی که افراد جامعه انجام می‌دهند، در نگاه کلان اثر مستقیم در اجتماع دارد زیرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعی است جامعه تشکیل می‌شود و همان‌گونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر می‌پذیرند. حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است. جامعه‌ای که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق دیگران ظاهر می‌شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود شده و محیط آرام وامنی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت. 
اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم می‌مانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تاثیر خودنمایی‌‌های عده‌ای از زنان بدحجاب و بی‌حجاب قرار نمی‌گیرد و هم مراکز اجتماعی مثل اداره‌ها و بیمارستان‌ها و... در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاری‌های اجتماعی به حداقل خواهد رسید. 
حضرت امام خمینی(ره) در مورد فعالیت اجتماعی واشتغال زنان همیشه این نکته را بیان می‌کردند که: «فعالیت اجتماعی، سیاسی کنید ولی حدود شرعی از جمله رضایت همسر را رعایت کنید.»(۱۰) بسیاری از پرونده‌های ضداخلاقی از عدم رعایت حدود شرعی نشات گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشه گران تربیتی را نگران می‌ساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانواده‌است، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زنده‌ترین شاهد این مطلب است. 
از روزی که حجاب دچار تغییر و تحول شد و آزادی‌های تعریف نشده در جامعه ما پا گرفت، سطح طلاق به مقدار نگران‌کننده‌ای بالا رفته و میزان ازدواج رو به کاهش نهاده است و این جزء آثار اجتماعی بی‌حجابی است که جامعه را در درازمدت به ورطه هلاکت می‌رساند. البته آثار مثبت حجاب و پیامدهای منفی بی‌حجابی به اینجا ختم نمی‌شود. 
وقتی که به صحنه تفکرات عالم نگاه می‌کنیم و بینش اسلام را مشاهده می‌نماییم، به روشنی در می‌یابیم که جامعه بشری هنگامی خواهد توانست نسبت به مسئله زن و رابطه زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پیدا کند که دیدگاه‌های اسلام را بدون کم و زیاد و بدون افراط وتفریط درک کند و کوشش نماید آن را ارائه کند. اسلام می‌خواهد که رشد فکری، اجتماعی، سیاسی، علمی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری حداعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه تعالیم اسلام از جمله مسئله حجاب، بر این اساس است. مسئله حجاب به معنی منزوی کردن زن نیست. مسئله حجاب به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی‌قید و شرط زن ومرد در جامعه است. این اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد و بخصوص به ضرر زن است. حجاب به هیچ‌وجه مزاحم و مانع فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی وعلمی نیست.



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

یکی از نکات اساسی که زمینه‌ای برای عمل به احکام است شناخت جایگاه هرچیز در نظام هستی است. البته در نظامی که خداوند متعال در جای جای آن دیده می‌شود و ارتباط اشیا و اعمال با خداوند بسیار مشهود است و با درک این ارتباط و حضور، بسیاری از مشکلات زندگی بشر حل می‌شود. «حق» به عنوان زیباترین و پسندیده‌ترین واژه آفرینش در تمامی ادیان و جوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و ادای آنها فراتر از زمانها و مکانها واشخاص و ادیان است. 
در واقع هر فردی از هر طبقه اجتماعی و از هر دین و ملیت، نسبت به ادای حقوق دیگران حساسیت نشان می‌دهد واین مطلب، حق و حقوق را فرازمانی و فرامکانی می‌کند. برخی از اندیشه‌گران و حکیمان بر این باورند که حجاب، حق‌الله است و در این‌باره می‌گویند: «حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‌باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. 
از اینکه قرآن می‌گوید: هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‌شود عصمت زن حق‌الله است.»(۶) پر واضح است که آدمی نمی‌تواند حقوق الهی را کاملا ادا کند ولی با انجام برخی کارها می‌تواند رضایت الهی را به دست آورد. حضرت رسول‌(ص) می‌فرمایند: «حقوق خداوند متعال بزرگتر از آن است که توسط بندگان ادا شود و نعمت‌های خداوند بیشتر از آن است که به شمارش آید»(۷) و حضرت علی(ع) می‌فرماید: «خداوند بر بندگان حقی قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند.»(۸) اگرچه حق خدا بزرگ است و قابل ادا نیست ولی ادای وظایف و اطاعت از خداوند متعال به نوعی ادای حق محسوب می‌شود. حجاب که امر خداست و شارع مقدس به عنوان یکی از احکام ضروری دین آن را واجب کرده است باید حفظ شود. 
حفظ این واجب الهی اطاعت از اوست و اطاعت از او حقی است که بر بندگان نهاده است و هر انسان باورمندی باید تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح عمومی و... این حق و حد الهی را ادا کند. پس حکمت حجاب، سنجش میزان عبودیت واطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب می‌توانند اطاعت را که روح و پیام اصلی عبادات بشر است اثبات کنند و در زمره اطاعت‌کنندگان الهی قرار گیرند. بانوان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی که در دامان خود انسان‌های پاک و برجسته می‌پرورانند، دارای حرمت واحترام ویژه‌ای می‌باشند. آنان معلمان عاطفه هستند و پیکره اجتماع، با محبت و تربیت آنها استوار خواهد ماند. 
مفسران واندیشه‌گران بر این باور هستند که «قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‌گوید، می‌فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنین ذکر می‌کند که: ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین، یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند، چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.»(۹) 
با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه‌ای صریح می‌بینیم و می‌یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه‌های حجاب است براستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آئین‌نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می‌فهمد بدحجابی و بی‌حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است. 
خداوند در آیه ۳۱ سوره نور حکم حجاب را به گونه‌ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت‌های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می‌کند تا نامحرم‌ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی‌های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه‌های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می‌شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند. 
این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب، آیه ۵۹) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می‌شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می‌شود. از ظاهر آیه می‌توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد.



ارسال توسط حسین فهیمی

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف‌تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.

حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می‌شوند و در نگاه اول به نظر می‌آید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامه‌ها به نکته قابل توجهی می‌رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را این‌گونه تعریف کرده‌اند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن می‌شود.(۱) 
برخی گفته‌اند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب»‌(فصلت، آیه ۵) را ذکر کرده‌اند. در دیگر کتاب‌های لغت حجاب را به معنای پرده آورده و نوشته‌اند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.(۲) 
با توجه به معانی ذکر شده در می‌یابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب می‌گویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان می‌شود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران می‌نویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌شود.(۳) 
البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است و گاه «عفت» به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است.(۴) آنچه در این مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولی است یعنی خود نگهداری از شهوت و مسائل جنسی؛ اگرچه می‌توان برای هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمی‌خورد. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف می‌توان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می‌دارد. 
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف‌تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوسته‌ای و ظاهری بی‌معنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و... خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه»‌(بلکه انسان می‌خواهد آزاد باشد و گناه کند- قیامت آیه ۵) می‌شوند. 
انسان‌هایی چنین باید در قاموس اندیشه خود نکته‌ای اساسی را بنگارند و آن این است که درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی به نام بی‌حجابی و بدحجابی نخواهد شد. امام خمینی(ره) پیام‌آور ارزشهای الهی درباره حجاب و عفاف می‌فرماید: «توجه داشته باشید حجابی که اسلام قرار داده است برای حفظ ارزش‌های شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه برای مرد و چه برای زن- برای این است که آن ارزش‌های واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‌های شیطانی یا دست‌های فاسد استعمار پایمال شوند این ارزشها زنده بشوند.»(۵)



ارسال توسط حسین فهیمی

 

در چند سال اخير شاهدرشد فكري و بيداري ملت ها ،بخصوص كشورهاي اسلامي هستيم كه زنان و مردان در اين مناطق باشيوه هاي اعتراضي خود ، درپي تغييرات اساسي در نظام اجتماعي ، اقتصادي و سياسي کشورهاي خود هستند  تا با به دست گيري ساختار سياسي و حكومت موجود ، و تصميم گيري مناسب بر اساس آموزه هاي اسلامي بتوانند در جهت عدالت و احقاق حقوق خويش حركت كنند.

در اين موج بيداري حضور زنان در كنار مردان از شاخصه هايي است كه تعجب جهانيان را برانگيخته است. زناني كه تا قبل از شروع جنبش بيداري،بر اساس تبليغات فريبنده غربي و جنبش هاي فمينيستي و نگاه هاي متحجرانه غرق در جريان جهاني شده بودند ولي به مرور زمان وتغييراتي که حاصل شد، زنان فهميدند كه در دنياي امروز به كالايي براي تجارت تبديل شدند، بنابراين بسياري اززنان مسلمان وحتي غير مسلمان به اين باور رسيدند براي رهايي از اين سقوط ونگاه ابزاري بايد به خويشتن خويش بازگردندو دراين هياهوي پوچ گرايي ورواج برهنگي وسقوط اخلاقي، دين اسلام بهترين پشتوانه براي آنهااست.(راغبي،1384،ص120-111/ساندي تلگراف،1933/گاردين،2004/نيويورک تايمز،1996،همان،2008)

از زماني كه زنان  جايگاهي كه اسلام برايشان تعريف كرده بود را شناختندوالگوي مبارزه زنان ايراني را مشاهده کردند ،نسيم بيداري  اسلامي وزيدن گرفت. به دنبال اين آگاهي وشناخت بود كه زنان كشورهاي مسلمان و خاورميانه اهميت بيداري وحضورموثر خودرا درك كردند و در صحنه ي مبارزه وجهادحضوري جدي وتاثيرگذارداشتند. (خبرگزاري بين المللي زنان (وفا)،1390)

در جنبش بيداري، نقش زنان به عنوان حاضرين در صحنه در كنار ايفاي نقش هاي  همسري و مادري و تربيتي ،همراه با آموزه هاي اسلامي و حفظ حجاب موضوع مهمي است كه در اين مقاله با تعريف بيداري اسلامي و حجاب و آموزه هاي اسلامي و الگوي عملي فاطمه زهرا(س) و تاثير پذيري از انقلاب اسلامي و حركت هاي موجود در جهان اسلام اشاره شد است.

حرمت وكرامت زن

نكته مهمي كه بايد به آن توجه داشت، اهميت و اهتمام اسلام به حفظ حرمت زن و پاسداشت كرامت وي و تاكيد بر حفظ عفت و پاكدامني او است. «شايد يكي از فلسفه‏هاي قوانيني كه اين گونه محدوديت ها را براي بانوان قرار داده، در صدد توجه دادن آنان به جايگاه بلند و مرتبه والاي آنان در آيين الهي است و توجه دادن به كرامتي است كه خداوند به آنان بخشيده و فراهم آوردن ضمانت‏ها و تعهدات كافي براي حفظ پاكي و پاكدامني آنان مي‏باشد. »(محمدي گيلاني ، همان، ص115)

  در حقيقت اسلام با توجه به ارزش و كرامت و شخصيت زنان والگوي عملي حضرت زهرا(س) نشان داد كه در رسيدن به كمال وسعادت زنان نيز مي توانند با عمل به دستورات اسلام و رعايت قوانين آن از جمله حجاب و رعايت حدود در تمامي صحنه هاي سياسي و اجتماعي حضوري فعال داشته باشند.

با اين تفاسير مشخص مي شود كه اسلام ، نه تنها واضح قانون حجاب نبوده است ، بلکه در جهت جلوگيرى از افراط و تفريط هايى که در طول تاريخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظيم و تخفيف آن همت گماشته است و آن را به صورتى متعادل ، صحيح و متناسب با فطرت انسانى زن ارايه نموده است .(جوادي آملي ،1378،ص 439)

اسوه و الگوي فاطمي

      حضور فاطمه زهرا(س) در صحنه عمل يكي ازشاخصه هاي اسلامي است كه با توجه به نگرش طبيعت زن و مرد ،وتوجه به كرامت و ارزش زنان در تمامي صحنه هاي سياسي ،اجتماعي ،علمي ، فرهنگي و حتي جهاد و رزم حضوري فعال همراه با شور وشعور وآگاهي بخشي به جامعه است.(قزويني،1371،ص37) مقام ارزشي و معنوي فاطمه زهرا(س)چنان  والا وارزشمنداست که امام زمان (عج)، هم فاطمه زهرا (س) را اسوه شايسته زندگاني خويش معرفي مي‌فرمايند:«و في ابنه رسول الله لي اسوه حسنه ؛دختر رسول خدا براي من الگوي شايسته است( مجلسي، 1382،ج53،ص178)

اگر به زندگي حضرت زهرا(س)نگاهي كنيم به جرات مي توان گفت در منطق فاطمه زهرا(س)، ويژگي هاي جسماني زن، تنها محدود در زندگي زناشويي اواست،و عفاف همراه با حجاب بر اساس آموزه هاي ديني درتمام فعاليت هاي اجتماعي ،فرهنگي و مبارزاتي حضرت كاملا محسوس و ملموس است. سيره تاريخي نشان مي دهد كه حجاب و عفاف حضرت زهرا(س) به گونه‌اي است که ، در حالي که در مقابل نامحرم کوبندگي و قاطعيت دارد ، به مسلمانان مي‌فهماند که اختلاط بين زن و مرد ممنوع است . (شوشتري، 1404ه.ق، ج3، ص47 و 48)

مفهوم بيداري اسلامي

    از آن جهت که اين مقاله به بحث بيداري اسلامي در حوزه زنان پرداخته است،ضروري است تعريفي از بيداري اسلامي داشته باشيم.  در تعريف بيداري اسلامي، بايد گفت که در بين انديشمندان و پژوهشگران، وفاق وجود ندارد. عام ترين مفهوم  اين است« که از آن به اصلاح ديني و احياگري تعبير شده است که در عربي به« اَلصُّحُوهُْْ الاسلامّيهْْ، اَلبَعثُ الاسلامي، اَلتيارُ الاسلامي وَاَلحَرکَهُْْ الْاِسْلاميهْْ »نام برده مي شود.( الويري،1384،، ج 1، ص 217)

.       از بيداري اسلامي «به پديده اي اجتماعي تعبير مي کنند که به معناي بازگشت بيداري و هوشياري امت اسلامي است تا به خدا باوري برسد وبه دين وکرامت واستقلال سياسي،اقتصادي وفکر خود مباهات کرده»(همان،ص218  )ودر راستاي« ايفاي نقش طبيعي خود به عنوان بهترين امت براي مردم تلاش کند.» ( مطهري،1368،ص92-90)

   به تعبير ديگر مي توان بيداري اسلامي را «مجموعه هايي از باورهاي ديني دانست که در دوره کنوني در ميان مسلمانان عالم شيوع پيدا کرده است. اساساً بيداري اسلامي از مصاديق باورها و گرايش هاي معنوي در جهان اسلام است. پس حرکتي را که هدف آن بازگشت به اسلام ناب وهويت فراموش شده ديني، رهايي از دست استکبار جهاني باشد بيداري اسلامي گويند.» (جلالي فرد،1390)اين اعتقاد مشترکي است که نسبت به آموزه هاي ديني در بين همه مسلمانان سراسر جهان وجود دارد.

  واين حقيقت واضح  وروشني است که  وقوع انقلاب اسلامي وعملکرد33 ساله آن ،تاثير مهمي در بيداري جهاني داشته است .چنان كه مقام معظم رهبري فرمودند: «نظام اسلامي مايه اميد و نشاط روحي قلب هاي مسلمانان است و شوق حيات دوباره اسلام بيش از پيش در دل ملت ها و نسل هاي متجدد جهان اسلام، رشد و نمو مي کند و نبايد بر اساس القائات دشمن، اين تاثير عظيم انقلاب اسلامي را ناديده گرفت.» (بيانات مقام معظم رهبري،1386)

    درموضوع انقلاب اسلامي وابعاد مختلف تاثير گذاري آن بر بيداري جهاني نقد وبررسي هاي زيادي مي توان داشت.اما در اين پژوهش تنها به تاثير انقلاب اسلامي در بيداري زنان و حضور آن ها در صحنه هاي مختلف مبارزه مدنظراست که اشاره مي کنيم.

انقلاب اسلامي ايران

پس از انقلاب اسلامي ايران، حجاب اسلامي زنان ايران يكي از شاخص ها ونمادهاي انقلاب اسلامي بود كه در جريان پيروزي انقلاب اسلامي و نحوه حضور زنان در تظاهرات و دوران هاي مختلف انقلاب تاثير بسياري برجاي گذاشت وبه عنوان يك الگو در جهان غرب و اسلام مطرح شد. (صحيفه نور، ج 5، ص 216/همان، ج 10، ص 184)

زنان دردوران انقلاب اسلامي در دنيايى که در تبليغات رنگارنگ خويش که فرهنگ برهنگى و سقوط اخلاقى و ارزش هاى انسانى نماد برترى و پيشرفت و توسعه !! را جلوه گر ساخته بود باآگاهي و معرفت از ارزش هويتي و شخصيتي خود در دين مبين اسلام «حجاب» را انتخاب كردند؛(سيماي زن در كلام امام خميني(ره)  ، 1370،ص54-36)

چون اسلام با فرهنگ پوشش و توجه به  هويت انسانى ، معنويت و جاذبه ى روحى و آرامش را در جامعه
 نمايان گر ساخته است. (اكبري ،1380،ص45-12) زيراقاموس الهى بر اساس فطرت ، هويت ، توانايى و جاذبه هاى فيزيکى زن و مرد نازل شده است ، اگر جوامع انسانى تنها به فطرت و دستورات الهى عمل کنند به جايگاه و هويت اصلى خود دست پيدا مى کنند و جامعه با امنيت و مصونيت مى تواند راه خويش را طى کند . ( محمدي اشتهاردي،1368،ص49-32)

الگوي حجاب ايراني در بيداري اسلامي

   تمايل و افزايش رويکرد به حجاب اسلامي در كشورهاي اسلامي  يکي از تاثيرات حضور زنان در انقلاب اسلامي بود  که علي رغم سانسورهاي خبري وتبليغات منفي جهاني ،عملکرد مثبت حجاب زنان  تاثيري جهاني داشته است. به طورکلي همان گونه که احمد هوبر مي گويد:«آن چه در ايران با آزاد کردن زن رخ داده، در همه جاي جهان تاثير گذارده است». (دلال، 1384،ص162)در جريان بيداري اسلامي ورشد حرکت هاي فعاليتي در حوزه زنان شاهد حضور زنان محجبه در کشورهاي بپا خاسته بوديم .زناني درتونس،مصر،يمن،ترکيه ،اندونزي،اردن،ليبي،مالزي،بحرين و...که با حفظ حجاب ،درصحنه هاي مختلف فکري و فرهنگي و مبارزاتي شرکت کردندو نشان دادند که  عفاف و حجاب هرگز مانع از حضور وفعاليت وحتي جهاد زن نمي شود.

    زنان ترکيه نيز بر پايه بيداري اسلامي، اعلام کردند که هم حجاب را مي‏خواهند و هم‏حضور در اجتماع را. وبيان کردند که زنان  ترکيه نمي‏خواهند با پذيرفتن حجاب از جامعه قطع‏رابطه نمايند و اين همان الگويي است که زنان انقلابي ايراني به آن عمل‏مي‏کنند. همچنان که هانيه ترکيان از امريکا به اين موضوع اذعان داشته و تلاش زن ايراني در معرفي الگوي زن مسلمان به جهانيان را موفق مي داند.( نيويورک تايمز،1996م) وفعالان امور زنان  در ترکيه نيز بر اين نکته تاکيد دارند که «زنان ايراني الگويي براي زنان ترک شده و آن‌ها را به شرکت در تظاهرات خياباني و شعارگويي در خيابان‌ها و حضور در فعاليت سياسي با رعايت حجاب و پوشش اسلامي ترغيب کرده است. »(سايت حق قلم،1389)

     زنان فعال بنگالي نيزاز الگوي حضور زنان انقلاب اسلامي تاثيرپذيرفته اند.هم چنان که يکي از زنان بنگالي در اين باره گفته است: «من و ديگر زنان چيزي بيش‏تراز برابري مورد نظر قوانين غربي مي‏خواهيم. ما خواهان نقش فعال‏تري درزندگي مذهبي و اسلامي هستيم.»(راغبي،1384، ص ۱۱۱ )

 به گفته يكي ديگراز فعالين زنان در اندونزي كه مي‌گويد: «تقليد از حجاب بانوان ايراني در اندونزي به تدريج به يک مدل تبديل گرديده و هم اکنون در ميان دانشجويان دانشگاه‌ها هواداران بسياري يافته است.» (پلنگي،1384،ص189)

از سوي ديگر نوع پوشش و حجاب زنان ايراني به علت احساس امنيت و نشان دادن كرامت و ارزش زنان ،در كشورهاي خليج فارس و حتي كشورهاي اروپايي تاثير گذار بوده است«به گونه اي كه مي توان گفت اين نوع پوشش زنان ايراني بر لباس و به ويژه روسري در بعضي از کشورهاي خليج فارس، به طرزعميقي تاثيرگذاشته است؛ به گونه‌اي که در سال‌هاي اخير، تعداد دانشجويان با حجاب در دانشگاه‌هاي اردن افزايش يافته و در ليبي گرايش به حجاب افزايش چشم‌گيري داشته است. طبق نظرسنجي دانشگاهي که اخيرا در دانشگاه‌هاي اروپايي صورت گرفت، ضريب آرامش و امنيت رواني دختران و زنان محجبه از ديگر دانشجويان بيشتر و فعاليت اجتماعي در نظر آنان آسان‌تر است.» (پلنگي،همان)

در حقيقت انتقال فرهنگ حجاب اسلامي زنان  ايراني يکي از تاثيرات بي‌بديل انقلاب اسلامي به كشورهاي   مختلف جهاني بوده است.پيام انقلاب اسلامي  اين بود که نشان داد در مقابل ترويج فرهنگ برهنگي و نگاه ابزاري انديشه ي  غربي به زنان ،نماد  و فرهنگ حجاب دراسلام،هرگز مانع از حضور زن در عرصه مشاركت هاي سياسي و اجتماعي و..نشده است . براي همين  قدرت‌هاي جهاني و ضد دين به شدت احساس خطر كردند و به مقابله با فرهنگ اسلامي برخاستند، تا به هر وسيله ي ممكن  بتوانند مانع از بيداري اسلامي جهانيان و از جمله تاثيرگذاري انديشه ي ديني  عفاف وحجاب روي زنان شوند.

در كنار بيداري زنان مسلمان ،قدرت هاي جهاني كه منافع خود را در خطر ديدند براي مقابله با اين حضور با شعور و آگاهانه زنان در صحنه مبارزات ،سعي كردند با شيوه هاي مختلف نقش زنان و حضورآن ها را كاهش دهند.از  ميان اقدام هاي مستكبرين و همراهان آن ها در مقابله با موج بيدراي اسلامي مي توان به موارد زير اشاره كرد: تصويب قانون ممنوعيت حجاب، ايجاد موج اسلام هراسي به طور گسترده در جهان، مخدوش کردن چهره زنان و مردان مسلمان و... ؛ اما هيچ کدام از اينها تاکنون نتوانسته مانع از گرايش جهانيان به حقيقت شود. امروزه زنان بسياري را مي‌بينيم که با حجاب اسلامي در تظاهرات‌ها عليه دولت‌هاي ديکتاتورمنطقه مانند يمن، بحرين، مصر و ... شرکت مي‌کنند و اسلام خواهي وعدالت جويي را با صداي بلند فرياد مي‌زنند؛ زناني که با عزم و اراده پولادين‌شان نه تنها جهان را به حيرت واداشته، بلکه الگوي زنان آمريکايي و اروپايي براي مقاومت در برابر دولت‌هاي شان  نيزشده‌اند.(خبرگزاري ها1389،1390،1391)

حجاب وفعاليت‏هاي اجتماعي زنان

بر اساس آموزه هاي اسلامي تجربه ي انقلاب اسلامي اثبات كرد كه به هيچ وجه، حجاب محدوديت نيست و نه تنها هيچ منافاتي با پيشرفت زنان در عرصه‏هاي مختلف ندارد؛ بلكه عاملي مثبت در مصونيت و حفظ كرامت و شخصيت زنان است.( جوادي آملي، همان،330-290)حضور زنان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در همه صحنه‏هاي اجتماعي، اقتصادي، حماسي، سياسي، علمي، هنري، حقوقي، قانون گذاري و بسياري صحنه‏هاي ديگر با پوشش ديني، نشان داد كه حجاب، كمترين ركودي در فعاليت‏هاي اجتماعي زن پديدنمي‏آورد؛(طهماسبي‌کيهاني،،1385،ص89  )بلكه زمينه هاي پيشرفت او را با حفظ كرامت و شخصيت و ارزش زن هموار مي كند. (شيرودي،1386 ،ص54-67)

انقلاب اسلامي توانست اين واقعيت را در افكار جهانيان مطرح كند كه  حجاب يكي از احكام و ضرورت‏هاي دين مبين اسلام است و زن مسلمان مي تواند با  حفظ عفاف و حجاب  جهت احقاق حق خود ،درجامعه ورودي مثبت و تاثيرگذار داشته باشد.( زين العابدين،همان )در پيروي از چنين حضوري است كه  زنان مسلمان درمنطقه بويژه مصر ، ليبي ، بحرين ، تونس و يمن ...با بيداري اسلامي همراه شدندو درمقابل دشمنان شجاعانه ايستادگي کرد ند .

 اين حضور و شجاعت ، يادآور نقش برجسته و تاريخ ساز بانوان مسلمان ايراني در جريان انقلاب اسلامي ايران در 33 سال پيش است . حضور زنان مسلمان (با توجه به عدم حضور زنان در بستر فعاليت هاي اجتماعي در کشورهاي عربي)نشانگر رهايي آنان از قيد و بندهاي قوم و قبيله اي  و مادي غرب و قيام براي کسب آزادي از شرحاكمان وابسته است .

با حضور وسيع زنان در عرصه مبارزه ،رژيم هاي وابسته و حاكم برمنطقه  به دستور  قدرت هاي غربي جهت جلوگيري از اين حضورزنان مسلمان ومتوقف كردن آن  انواع شرارت ها برعليه مردم مظلوم منطقه بخصوص زنان اعمال مي شود . سرکوب شديد اعتراض هاي مردمي بويژه عليه زنان مسلمان از طريق بکارگيري اهرم هاي خشونت چون کشتار، ضرب وشتم ، بازداشت ، ربايش ، شکنجه و تجاوزات آشکار صورت مي گيرد . (سپهري،1390،ص19)

 زنان مسلمان درجنبش بيدراي بخصوص در كشورهاي خاورميانه علاوه براين که شاهد قتل و مجروح شدن پدر ، همسر و فرزندان خود هستند ، به طرز تاسف آوري مورد تهديد واقع مي شوند . چنان كه طبق خبرها در بحرين،يمن و.. شاهد پايمال شدن حقوق انساني زنان هستيم . رفتاروحشيانه و به دور از انسانيت دولت هاي دست نشانده با زنان وکودکان ونقض گسترده حقوق آنها اين سوال را نزد صاحب نظران مطرح کرده که چرا نهادهاي حامي حقوق بشر در مقابل اين جنايات اقدام جدي انجام نمي دهند ؟ !! (پايگاه خبري تحليلي بيداري اسلامي/ وبلاگ  جمعيت حمايت از بحرين/ وبلاگ حجاب)

حجاب،نماد فرهنگي و مبارزاتي زن مسلمان

حضور زنان محجبه در عرصه هاي مبارزه و جنبش بيداري در منطقه و ساير كشورهاي اسلامي نشان مي دهد كه زنان اگر به حقوق و شخصيت و كرامت انساني خود واقف شوند و زنجيرهاي بندگي و اسارت غربي و نفساني را رها كنند،به علت توانايي و  ظرافت هاي روحي  و ...مي توانند در ايجاد تحول در باورهاي فرهنگي و اعتقادي، انقلاب در خلقيات و اخلاق اجتماعي كه زير بناي تحولات اجتماعي نقش بسيارموثر و كار آمد ي داشته باشند.

نتيجه

جنبش بيداري و نحوه حضور زنان با حجاب ، اين حقيقت را اثبات كردكه از منظر اسلام ، زنان مي توانند علاوه بر ايفاي نقش پرارزش همسري و مادري در خانواده ، درتمامي امور جامعه خويش نيز نقش آفرين باشند ودر كنار آن در ميدان رزم و جهاد و مبارزه هم با رعايت اصول شرع و ارزش هاي انساني در تعيين سرنوشت خود نقش داشته باشند.

با پيروي از الگوي فاطمي و بهره گيري از نحوه حضور و فعاليت زنان در جهموري اسلامي ايران ،حضور زنان در جنبش بيداري در چند سال اخير نشان داد كه زنان در اين دنياي پر فريب چنان شيفته بازگشت به خويشتن هستند واگر بستر و زمينه هموار شود زنان از پيشگامان اصلي اين مبارزه و جهاد با نماد فرهنگي عفاف و حجاب هستند ،هم چنان كه الگوي فاطمه زهرا(س)،زينب (س)،حضور و پيشرفت زنان انقلاب اسلامي در اين راه جلوه نمايي مي كند.

 

فهرست منابع:

*قرآن کريم. محمد مهدي ‏فولادوند.تهران‏:دارالقرآن الكريم(دفترمطالعات تاريخ ومعارف اسلامي)، 1415 ق‏.

   1)اكبري، محمدرضا. (1380).حجاب در عصر ما. تهران: پيام آزادي.

  2)الويري، محسن .(1384).بيداري اسلامي، چشم انداز آينده وهدايت آن (مجموعه مقالات هفدمين کنفرانس بين المللي وحدت اسلامي. تهران: مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي.

3)پلنگي، محبوبه.( 1384) .«زنان ايراني از نگاه زنان غير ايراني؛گذري کوتاه».ويژه نامه ماه نامه پيام زن.

4)جلالي فرد ،محمد . (1390).«انديشه هاي امام خميني و رهبري و نقش آفريني جوانان کشورهاي اسلامي».پايگاه مطالعات تخصصي اينپا.

5)جوادي آملي، عبدالله. (1378). زن در آيينه جلال وجمال، قم:اسرا.

6)دلال ،عباس.( 1384).«زن در جامعه معاصر ايراني »،ويژه نامه ماه نامه پيام زن.

7)راغبي، معصومه.( ۱۳۸۴).«چهره زن ايراني درمطبوعات بيگانه،» ويژه نامه پيام زن.

7)سپهري ،عصمت . (1390).«زنان وبيداري اسلامي در کشورهاي خاورميانه».روزنامه رسالت.

9)سراج ،سيدحسين. (1380).نگاهي گذرا به شبهات حقوقي پيرامون مسائل زنان، قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما.

10)سيماي زن در كلام امام خميني(ره).( 1370).تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.

  11)شوشتري ، قاضي نورالله.( 1404ه.ق). احقاق الحق.تعليقات شهاب الدين نجفي.قم:مکتبه آيت ا...مرعشي.

  12)شيرودي، مرتضي . (1386). نقش سياسي، اجتماعي زنان در تاريخ معاصر ايران.تهران:زمزم هدايت.

13)صوفي نيارکي، تقي.( 1391). هويت تمدني و چالش هاي پيش رو.تهران: دفتر حفظ ونشر آثار آيت الله خامنه اي.

  14)طهماسبي‌کيهاني، ساسان.( 1385) . نقش زنان در نهضت امام خميني (ره).تهران :مرکز اسناد انقلاب اسلامي.

  15)قزويني،سيد محمد کاظم .( 1371) .فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت.چ چهارم.تهران:آفاق.

  16)مجلسي،محمدباقر.( 1395ه.ق).بحارالانوار.چ2.تهران:مکتبه الاسلاميه.

  17) مجلسي،محمدباقر.( 1382).بحارالانوار.چ4.تهران:مکتبه الاسلاميه.

   18)محمدي اشتهاردي، محمد.( 1368)پوشش زن در اسلام.قم: ناصر.

  19)محمدي گيلاني، محمد.( تابستان1376). «شايستگي زنان براي عهده‏داري قضاوت».فصل‏نامه فقه اهل بيت.شماره 10.

  20)مطهرى ، مرتضى.( 1353).مسئله حجاب .چ 6.تهران : نشريه انجمن اسلامى .

 21)مطهرى ، مرتضى .( 1368).نهضت هاي اسلامي در صد سال اخير.چ دوازدهم. تهران : صدرا.

 22)موسوي خميني ،روح الله.( 1366).صحيفه نور.تهران:وزارت  فرهنگ وارشاد اسلامي.

*بيانات مقام معظم رهبري، در 14خرداد 1386.

*بيانات مقام معظم رهبري، در 14دي1390.



ارسال توسط حسین فهیمی

روز 21 تير ماه به مناسبت يادآوري شهادت مروه شرويني در دادگاه آلمان که بيرحمانه به دست يکي از نژاد پرستان آلماني در دفاع از حق خويش به شهادت رسيد؛روز عفا ف وحجاب نام گذاري شد.از اين روي مناسب است  نگاهي به عفاف وحجاب داشته باشيم.

عفاف و حجاب دو ارزش  اخلاقي در جامعه بشري بويژه جوامع اسلامي است كه همواره در كنار هم و گاه به جاي هم به كار رفته‌اند. با توجه به معاني ذكر شده، حجاب يك امر ظاهري و بيروني است؛ يعني در حقيقت پوشش ظاهري افراد، بويژه زنان را حجاب مي‌گويند. اما «عفاف وحيا» ، يك حالت دروني است كه انسان را از گناه وحرام باز مي‌دارد و آثار آن در گفتار و كردار انسان نمود پيدا مي‌كند. «حجاب» در حقيقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش است.

مسئله پوشش و حفظ عفاف خاص دنياي اسلام و حتي دنياي اديان توحيدي نيست. براساس زمينه فطري، حتي جوامع اوليه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.1 ودر همه جوامع و ملل به 
صورت هاي گوناگون، کم و بيش وجود داشته است، اما با آمدن اسلام اين مسئله به عنوان يک حکم تکليفي و ضروري براي زنان تعيين گرديد.

بر مبناي دستورات اسلام هنگامي که زن پوشيده با وقار باشد ودر روابط اجتماعي جانب عفاف و پاکدامني را رعايت کند، افراد مغرض، جرات نخواهند کردتا  وي شوند .2 بر اساس فطرت وطبيعت انساني، زنان از ازظرافت، لطافت و جاذبيت هاي خاصي برخوردار هستند كه عمل ورفتار آن هامي تواند مردان، رابه سوي خود جذب كنند.هم چنان كه در روايات آمده است: «المرئه ريحانة»3  يعني «زن هم چون ريحانه يا شاخه گلي، ظريف است»،اگر باغبان او را پاس ندارد، از ديد و دست تعرض گلچين، مصون نمي ماند.

البته با بررسي آيات و روايات در مي يابيم كه رعايت  عفاف شامل مردان نيز مي شودو نيز در لزوم رعايت عفاف، تفاوتي بين افراد زن ومرد وجود ندارد. 4 اما به علت طبيعت وروحيه زنان،اسلام  براي آن كه قدر و ارزش زن ها محفوظ باشد با مقرر داشتن حکم پوشش، زنان را از سهل الوصول بودن مصون داشته وبا حجاب محدوده مطمئن تري پيرامون او قرار داده است.5 بنابراين براي سالم سازي جامعه بايد به دنبال عفت عمومي باشيم تا حجاب آگاهانه گسترش يابدتاسلامت وامنيت اجتماعي در جامعه پايدارشود.

عفاف وحجاب در رفتار حضرت زهرا (س)     

  «عفاف و حجاب»  در رفتار فاطمه(س) نمود كاملي دارد كه با افتخار مي توان گفت كه در ميان زنان جهان  حضرت فاطمه ى زهرا (س) بسيار پاكدامن و عفيف بودند و در طول زندگى خويش،در خانه و خانواده و روابط اجتماعي  تجسم عيني حيا وعفاف  به حساب مى آمدند.

حضرت (س) اگرچه نمونه كامل يك زن مسلمان در تمام اوصاف و كمالات اسلامى به ويژه در حجاب و عفاف بود، ولى مسائل سياسى و اجتماعى را نيز در مواقع حساس ناديده نمى گرفت،ودر صورت لزوم در اجتماع حضور مي يافت وبه مبارزه مي پرداخت وحتي در مجامع عمومى وخصوصي به مناظره نشست وبه روشنگري پرداخت، ولى در عين حال هرگز از پرده حجاب كامل و عفاف لازم بيرون نرفت.

حضرت زهرا(س) درتمام ابعاد بهترين سرمشق والگوي عملي براي جامعه امروز وفردا است. يعني جامعه بايد وضعيت عفاف و حجاب فاطمه(س)  را مورد مطالعه و بررسي قرار دهد و به همان صورت عمل نمايد. صديقه طاهره وقتي وظيفه ايجاب مي‌كند كه سخن بگويد، با قاطعيت تمام سخنراني مي‌كند و آنجا كه ديگر داعي ندارد براي اينكه با نامحرم بنشيند، مجلس را ترك مي‌كند مراعات حفظ حريم حجاب به قدري دقيق و ظريف است، که ضروري است براي حفظ امنيت و ارتباطات اجتماعي و سلامت جامعه همگان در اين مورد با نظر دقيق بنگرند.

مهمان نوازي فاطمه زهرا(س)

در ديدگاه اسلام معاشرت هاي اجتماعي درقالب دوستانه وصله رحم همواره مورد تاکيد قرار گرفته است؛اين ارتباط هاي اجتماعي امري غير قابل اجتناب است .در سيره فاطمي نوع اين ارتباط و رفت وآمدها رامشاهده مي کنيم با اين تفاوت که حضرت زهرا(س) در معاشرت ها حيا وعفاف را همراه باححاب و پوشش مناسب رعايت
 مي کردند.6 در اين مقاله تنها به نمونه اي از حضور زهرا(س) درمهمان نوازي ونحوه ي حضور حضرت اشاره 
مي کنيم:

مهمان نابينا

حضرت زهرا (س)  چنان حيا و عفاف را به عنوان يک اين فضيلت ارزشي وکمال گرايانه  که مورد خواست و رضايت خداونداست را سرلوحه ى رفتار خويش قرار داده بود كه از همه ى نامحرمان حتى از مردان نابينا نيز خود را مى پوشاند.

در روايت هاآمده است که مردي نابينا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علي(ع) شد. پيامبر(ص) مشاهده کردند که حضرت زهرا(س) برخاست، فرمودند: «دخترم! اين مرد نابيناست.»قالت فاطمه(س): اِن لَم يَکُن يَرانِي فَانّي أرَآهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِّيحَ؛پدر، اگر او مرا نمي‏بيند، من او را مي‏نگرم! اگر چه او نمي‏بيند؛ اما بو را استشمام مي‏کند!» 7

 رسول خدا پس از شنيدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت مي‏دهم که تو پاره تن من هستي.»8

از اين حديث استفاده مى شود كه دختر عالى قدر رسول خدا تا چه ميزانى شرم و حيا داشت و چقدر از مردان بيگانه دورى مى جست؟ و تا ضرورتى نبود از كنار مردها نمى گذشت، هرچند تاريخ اذعان دارد که فاطمه (س) در مواقعي که لازم بود به ميان جامعه آمده و سخنرانى كرده است.در اين حديث بيان حيا وعاف فاطمي مطرح است که از نظر روانشناسي نوع برخورد وحيا  وعفاف حضرت راکاملا نشان مي دهد.

جابر ،مهمان خانه زهرا(س)

در روايت ديگري امام باقر (ع) در خصوص رعايت حجاب فاطمي درمهمان نوازي فرمودند:«روزى پيغمبر اسلام (ص) همراه جابر به طرف خانه حضرت زهرا (س) حرکت کردند، وقتى که کنار در رسيدند، پيغمبر (ص) دستش ‍ را روى در گذاشت و با صداى بلند فرمود: سلام عليکم .

حضرت فاطمه(س) فرمود: و عليکم السّلام

حضرت رسول (ص) فرمود: آيا اجازه هست وارد خانه بشويم ؟ حضرت فاطمه (س) فرمود: آرى اى رسول خدا.

حضرت رسول (ص) فرمود: آيا اجازه هست همراه شخصى که با من است وارد گردم ؟

حضرت فاطمه (س) فرمود: سر برهنه هستم .

حضرت پيغمبر (ص) فرمود: با رو انداز]عبا[ ، خود را بپوشان . حضرت فاطمه (س) خود را پوشانيد. بار ديگر حضرت پيغمبر براى خود و جابر طلب اجازه کرد، حضرت فاطمه (س) اجازه داد، آنگاه آن دو وارد خانه شدند.»9

عمران بن حصين، مهمان خانه زهرا(س)

در روايت ديگري آمده است که روزي پيامبر (ص)  به عمران بن حصين فرمود: «با من به ديدن فاطمه
 نمي آيي! »؛عمران گفت چرا يا رسول الله مايل به ديدار او هستم و با هم به سراغ فاطمه (س) رفتيم. در زديم و پيامبر(ص)  از فاطمه (س) رخصت خواست و فاطمه (س) اجازه ورود داد. رسول خدا (ص) فرمود کسي همراه من است آيا با او داخل شوم؟ فاطمه (س) گفت جز پارچه اي پشمين وسيله اي براي پوشش و ستر خود ندارم.

رسول خدا (ص) دستور پوشش داد که چنين و چنان خود را بپوشان تا وارد شويم فاطمه (س) عرض کرد چيزي که سرم را بپوشاند ندارم – پيامبر(ص) پارچه اي کهنه به همراه داشت که با اين پارچه سرت را بپوشان، و 
فاطمه (س)  خود را پوشاند وآنان وارد شدند.10

اين روايت نشان مي دهد که حضور زنان در مجامع دوستانه هم بايد بارعايت حجاب باشد.عدم پوشش ونداشتن پوشش ،هرگز توجيه مناسبي براي فرار از دستورات اسلامي نمي تواند باشد.اين نحوه حضور پيامبر(ص) به نزد
 فاطمه (س)و گفتگوي ميان آن ها ،در حقيقت درسي بوده است براي اجتماع مسلمين ؛که بتوانند از آن به عنوان الگوي رفتار اجتماعي درجامعه استفاده کنند.

پوشش ساده

درسيره فاطمي عفاف و حجاب ،اصل غير قابل تغيير است .هدف رعايت  پوشش  مورد نظر اسلام است که باساده ترين پارچه هم مي توان عفاف وحجاب را داشت.در زندگي حضرت زهرا(س) تجمل و تبرج امري مذموم است که در اسلام ترد شده است.فاطمه(س) که دختر پيامبر(ص) و همسر علي (ع) است ،مي توانست از
 پارچه هاي زربفت و حرير ،نوع پوشش خود راانتخاب کند؛اما تاريخ اذعان دارد که فاطمه(س)در نهايت سادگي وخضوع چادري برسر داشت که شايد زنان ديگر مدينه هرگز چنين پوششي نداشتند.

اما از ديدگاه فاطمي نفس وجود حجاب  وحفظ آن در جامعه است که بتواند سرمشقي براي پايين ترين زندگي مردم هم باشد ؛که حجاب و عفاف مخصوص  سران يا عامه مردم نيست بلکه همه ي مردم در هر سطحي(فقير يا ثروتمند) بايد آن رارعايت کنند ،حتي اگر اين چادر ،چادري وصله دار باشد.

پوشش زاهدانه حضرت زهرا(س) به اين علت بود که با ساده زيستي خود زنان راازغلتيدن در دام تجمل ها و
تبرج ها ،بازدارندو در مرحله عمل ،ارزش ها و منزلت انسان را در تعالي روحي ومعنوي اثبات کنند. هم چنان که مقام معظم رهبري درخصوص ساده زيستي زهرا(س)ودرس گرفتن ازآن فرمودند:«ساده زيستى دختر پيامبر(ص)  يك نمونه براى زنان امروز جامعه مااست. ما روحيه مصرف گرايى را كنار بگذاريم و در زندگى به حد لزوم اكتفا كنيم و از افراط بپرهيزيم و آرزوهاى حقير و كوچك را فداى ارزش هاى بزرگ بكنيم، نمونه كامل آن را در زندگى فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ مى توان در تاريخ مشاهده كرد.»11

درخصوص چادرساده صديقه طاهره از سلمان نقل شده است:« روزي حضرت فاطمه(س) را ديدم که چادري وصله‏دار و ساده بر سر داشت.در شگفتي ماندم و گفتم عجبا! دختران پادشاهان ايران و قيصر روم بر کرسي‌هاي طلايي مي‏نشينند و پارچه‏هاي زربفت به تن مي‏کنند، وه که اين دختر رسول خداست! نه چادرهاي گران قيمت بر سر دارد و نه لباس‌هاي زيبا!!

فاطمه(س) پاسخ داد: قالت: «يا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثِيّابَ وَ الکَراسِيَّ لِيَومٍ آخِرٍ.»12

«اي سلمان! خداوند بزرگ، لباس‌هاي زينتي و تخت‌هاي طلايي را براي ما در روز قيامت ذخيره کرده است.»13

اصل وتکليف پوشش در اسلام امري موکد است ،در برخي آيات، قرآن زنان را مکلف مي کند ، جاذبه ها و زينت هاي ظاهري و باطني خود را آشکار نکنند ، مگر آنچه نمايان است .14 آنها بايد پوششي مناسب که تمام گردن و سينه و اندام ها و زينت هاي پنهان آنها را مستور کند داشته باشند که موجب تهيج شهوت مردان نگردد و موجب آزار و اذيت خود توسط افراد بيمار دل را فراهم نکنند. 15کردار و راه رفتن آنها نيز بايد به دور از 
جلوه گري، خودنمايي و جلب توجه باشد .

 در نظام مقدس اسلام ، اين امور کاملاً حکيمانه و به مصلحت زن و اجتماع وضع گرديده است.با دقت در سيره حضرت زهرا (س)آن اسوه به تمام معنا در مي يابيم که ايشان آيينه تمام نماي حجاب وعفاف اسلامي است وهدف پوشش زن بوده است نه تبرج و خودنمايي بالباس هاي زينتي و...!!

چادربا برکت  16

    ابن شهر آشوب وقطب راوندى روايت كرده اند كه روزى حضرت اميرالمؤ منين علي (ع)مـحـتـاج بـه قرض شد وچادر حضرت فاطمه(س)را به نزد مرد يهودى كه نامش زيـد بود رهن گذاشت وآن چادر از پشم بود وقدرى از جوبه قرض ‍ گرفت .

     پس يهودى آن چـادر را بـه خـانـه بـرد ودر حجره گذاشت ، چون شب شد زن يهودى به آن حجره درآمد نـورى از آن چـادر ساطع ديد كه تمام حجره را روشن كرده بود چون زن آن حالت غريب را مـشـاهـده كـرد بـه نـزد شـوهـر خـود رفـت وآنـچـه ديـده بـود نـقـل كـرد.

   يـهـودى از اسـتـمـاع آن حـالت در تـعـجب شد وفراموش كرده بود كه چادر حـضـرت فـاطـمـه (س) در آن خـانـه اسـت بـه سـرعـت شـتـافـت وداخل آن حجره شد كه ديد شعاع چادر آن خورشيد فلك عِصْمت است كه مانند بَدْر مُنير خانه را روشـن كـرده اسـت ، يـهودى از مشاهده اين حالت تعجبش زياده شد پس ‍ يهودى وزنش به خانه خويشان خود دويدند وهشتاد نفر از ايشان را حاضر گردانيدند واز بركت شعاع چادر فاطمه (س) همگى به نور اسلام منوّر گرديدند.

 

رهن چادر زهرا(س)

    روزي سلمان فارسي براي اجراي فرمان رسول خدا(ص)درتهيه غذا براي يک اعرابي مسلمان شده، ابتدا به در خانه برخي از اصحاب پيامبر(ص) رفت و چون از کسي چيزي دريافت نکرد به درب خانه حضرت فاطمه (س) رفت .ايثار و گذشت حضرت زهرا(س) براي خير رسانيدن به ديگران و برنگردادن سائل از نکات مهم اخلاقي و جود وسخاوت ايشان است که به اعتبار وجود فاطمه(س) شکل مي گيرد وتاريخ را حيرت زده مي کند که زهرا(س) از شان و حايگاه خود و اعتبار اجتماعي خويش بهره مي برد و چادر وصله دار خويش را براي يک يهودي مي فرستد تا به امانت نگه دارد و غذا (نه براي خود ،بلکه براي سائل) در خواست مي کند.

   روايت ها نقل کرده اند که سلمان  مي گويد :«من به خانه‌هاي پيامبر(ص) براي به دست آوردن غذا سر زدم، ولي چيزي دستگيرم نشد، پس خود را به منزل حضرت زهرا (س)رساندم. حضرت فاطمه (س) فرمودند :‌سلمان! سه روز است که خود و فرزندانم گرسنه‌ايم و چيزي در خانه نداريم. اما خير را از خود بر نمي‌گردانيم. اينک بيا و اين چادر17مرا بگير و به سراغ شمعون يهودي برو و پيام مرا به او برسان و بگو : « هذه درع فاطمه بنت محمد(ص) تقول لک: اقرضني عليه صاعاً من تمرٍ و صاعاً من شعيرٍ أرُدُّه عليک ان شاء الله »

اين چادر فاطمه (س) است او مي‌فرمايد: «سه کيلو خرما و سه کيلو جو به من قرض بدهيد ( و چادر پيش شما رهن باشد) که ان شاء الله عوض آن را به شما برمي‌گردانم. »

    سلمان مي گويد: چادر را به شمعون يهودي دادم و پيام فاطمه(س) را رساندم، شمعون چادر را گرفت و بدان خيره شد. وصله‌هاي آن را ديد و چشمانش را پر از اشک کرد و چنين گفت:«يا سلمان! هذا هو الزهد في الدنيا هذا الذي اخبرنا به موسي بن عمران في التورات انا اشهد ان لااله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه، فاسلم و حسن اسلامه.»

«اي سلمان! اين چادر، نشانه‌ي زهد فاطمه (س) در دنيا است، اين دين همان است که موسي در تورات به ما خبر داده و . پس من شهادت مي‌دهم به وحدانيّت خدا و رسالت حضرت محمد (ص). »

   سلمان امانت هارابه نزد فاطمه(س) آورد . آن حضرت با دست خودآرد کرد و نان پخت وبه سلمان داد. سلمان عرض کرد اي دخترپيامبرمقداري هم براي حسن وحسين(ع) بردار حضرت فاطمه(س) فرمود :«درچيزي که براي خدا داده ام ،تصرف نمي کنم.»18

اين روايت ها بر اين نکته تاکيد داردحجاب در اسلام هرگز مانع حضور زنان درعرصه جامعه و فعاليت هاي فرهنگي واجتماعي ومانع رشد استعدادهاي علمي و توانايي هاي زنان نيست؛بلکه مي خواهد اين حضور در حريم امن اجتماعي عمل شودوبيان مي دارد که حجاب  احترام وعزت ايجادمي کند. واعتبار معنوي حضرت زهرا(س) بقدري بود که شمعون يهودي باکمال رضايت واحترام ،چادروصله دارحضرت را مي گيرد و دربرابراين عظمت روحي وايثارحضرت زهرا(س)سربرسجده مي گذاردو مسلمان مي شود.

نتيجه

احکام و دستوراتي که اسلام در سيره معصومين و حضرت زهرا(س)الگوي عملي جوامع  قرار داده،همه و همه بيانگر توجه دقيق و موشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه و فرد مي باشد.در روابط اجتماعي عفاف وحجاب رمز بهداشت وسلامت رواني جامعه است ويكي از ارزش‏هاي والاي انساني و اسلامي كه سرچشمه ارزش‏هاي ديگر، و موجب آثار درخشان معنوي است، كه مي‏توان آن ها را از پايه‏هاي اخلاق و صفت كليدي براي عقب زدن رذايل  در روابط اجتماعي و سوق دهنده به سوي تكامل و درجات عالي و كمالات متعالي زنان ومردان در جامعه دانست.

در بين مسائل مختلف اخلاقي واجتماعي خانواده ،رعايت عفاف وحجاب زنان و  مردان، ونحوه 
ارتباط هاي اجتماعي  از مسائل مهمي است كه متاسفانه امروز در جوامع با  تهاجم و شبيه خون فرهنگي مورد  غفلت و تسامح و تساهل  قرار گرفته است وبنيان خانواده واجتماع را مورد هجمه قرار داده است.وضعيت موجود در روابط اجتماعي و خانوادگي نشان مي دهد كه نوعي انحراف از فطرت  زنان ومردان  ايجادشده است  كه ماحصل آن گامي به سوي بي بند و باري و فساد در روابط اجتماعي است.

جهت حل معضلات ومشکلات اجتماعي نيازبه الگوي عملي براي زنان ومردان است که با پيروي ازاين الگو وهمانند سازي مي توانند مسيرهدايت وسعادت وآرامش را به دست آورند.با توجه به وضعيت عفاف وحجاب در جامعه امروزوآشنايي با سيره فاطمه(س) والگوگيري در گفتار ورفتار ورعايت عفاف در روابط اجتماعي ،بسيار ضروري وحياتي است.

شناخت ومعرفت فاطمي نشان مي دهد که درسيره  وروش آن حضرت حفظ ححاب وعفاف اصلي  مهم است که هرگز مانع فعاليت هاي اجتماعي  نمي شود؛بلکه بي مبالاتي درحفظ ورعايت عفاف وحجاب و خودنمايي وتبرج و اختلاط بي جادر معاشرت ها ممنوع ومذموم است.واين که حکم عفاف وحجاب براي شناخته شدن زن به عفاف و پاکي و امنيت او از آزارواذيت هاي اجتماعي  الزامي شده است. اسلام مي خواهد باتدبيرودرايت زن ومرددر روابط اجتماعي با هم مرتبط باشند تا نگاه انساني و بستر تکاملي در جامعه فراهم شود وجسم ها در ديد قرار
نگيرد ،بلکه معرفت و انسانيت وارزش هادر معاشرت ها حاکم شود.

زير نويس ها:

1-نوشته اند: «زن هاي تاتار از لحاظ عصمت، وقار و وظيفه شناسي در برابر شوهران نظير ندارند. پاکدامني و حجب و حياي آن ها قابل تحسين است. بي احترامي به عفت عمومي و هتک ناموس گناهي بزرگ است، در قانون نامه ياساي مغول، هتک ناموس.. کيفر اعدام داشت» شيرين بياني، زن درايران عصرمغول ،ص58

2 - سوره احزاب،آيه33 / عبدالله جوادي آملي، زن در آيينه جلال وجمال،ص 438

3 - محمد بن الحسن حرعاملي،وسايل الشيعه،ج2،ص168

4- قرآن، افراد مجرد را كه نياز بيشتري به تحصيل و تقويت ملكه عفاف قرار دارند، مورد خطاب قرار داده و مي فرمايد:«وليستعفف الذين لايجدون نكاحاً حتي يغنيهم الله من فضله؛»آنان كه مقدمات ازدواج برايشان فراهم نيست بايد عفت پيشه كنند تا خداوند از فضلش آن ها را بي نياز كند. سوره نور،آيه33

5 - قرآن درسوره نور ، آيه30در باره حجاب مي فرمايد: «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن علي جيوبهن الا لبعولتهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسائهن ... و توبوا الي الله جميعا ايها المؤمنون لعلکم تفلحون .»

*در سوره احزاب،آيه 28آمده است: «يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين و کان الله غفورا رحيما»; اي پيامبر به همسران و دختران خويش و ديگر زنان مؤمنان بگو که جلباب ها (روسري ها)ي خويش را بر خود فرو افکنند اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند به [احتياط] نزديک تر و خداوند آمرزنده و مهربان است.»

6  - سيد محمد کاظم قزويني،فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت،ص243

7- علي بن محمد ابن مغازلى، مناقب آل ابي طالب.ترجمه شهاب الدين مرعشي نجفي ، ص 380(ح 428)/ محمد باقر مجلسي ،بحارالانوار، ج 43، ص 91

8 - حسين نوري ، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۸۹ / علي بن محمد ابن مغازلى، همان، ص ۳۸۰(ح۴۲۸ )/ قاضي نورالله شوشتري ، 
احقاق الحق،ج ۱۰، ص ۲۵۸

9- علي بن عيسي الاربلي، كشف الغمّه، ج2، ص23 و 24

10- احمد بن عبدالله ابونعيم اصفهاني  ، حلية الاوليا وطبقات الاصفياء ،  ج ۲، ص ۴۲

11-بيانات مقام معظم رهبري در4/11/1364

12 -  محمد باقر مجلسي ،همان،  ج 8، ص 303،(ح 61)

13 - دربرخي روايت ها آمده است که حضرت فاطمه(س) سپس به خدمت پدر گراميش رفت و شگفتي سلمان را مطرح کرد و گفت : اي رسول خدا سلمان ازسادگي لباس من تعجب نمود، سوگند به خدايي که تورا مبعوث فرمود: مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندي است که روزها بر روي آن شترمان علف مي خورد و شب ها برروي آن مي خوابيم و بالش ما چرمي است که از ليف خرما پرشده است .»  محب الدين طبري،ذخائر العقبي، ص 44/عبدالرحمن بن ابي بکر سيوطي،الدر المنثور ،( درذيل آيه 42، آل عمران)

14- سوره نور،آيه 31

15 - فلا تخضَعنَ بالقول فَيَطمَعَ الذّي في قَلب مَرَضَ وَ قولاً معروفاً» سوره احزاب،آيه33

16 - محمد باقر مجلسي ،همان، ج۴۳،ص۳۰/محمد محمدي اشتهاردي، سيره چهارده معصوم (ع)، ص 64

17- برخي روايت ها به جاي چادر ،از پيراهن نام بردند./ ذبيح الله محلاتي، رياحين الشريعه ج1،صص 134-130

18- عباس قمي،سفينه البحار، ج 1، صص 570 و 571/ محمد باقر مجلسي ،همان، ج 43، صص 69 - 74



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  
ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

حضرات آیات عظام شبیری زنجانی،موسوی اردبیلی،روحانی ،مکارم شیرازی ،صانعی،جعفر سبحانی، به پرسش شفقنا درباره  نسبت فسق دادن به دختران و پسرانی که با هم راه می روند پاسخ گفته اند.

به گزارش شفقنا، متن پرسش مطرح شده و پاسخ این مراجع تقلید شیعه بدین شرح است:

دختران و پسرانی که بایکدیگر در حال راه رفتن هستند و فسقی مرتکب نمی شوند، آیا کسی مجاز است نسبت فامیلی یا محرمیت آنان را مورد پرسش قرار دهد؟

حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی

باسمه تعالی

حمل فعل آنها برفساد وتجسس در این راستا جایز نیست،مگراین که فعل و امر اهمی مانند جلوگیری از اشاعه فساد درجامعه برآن متوقف باشد که با تشخیص حاکم شرع بلا مانع است.




حضرت آیت الله العظمی صادق روحانی

خیر کسی مجاز نیست فامیلی یا محرمیت آنان را مورد پرسش قراردهد.



حضرت آیت الله العظمی  موسوی اردبلیی

بسمه تعالی
پرسیدن نسبت فامیلی اشکالی ندارد ولی آنها ملزم به جواب دادن نیستند و سوال کننده حق الزام آنها بر جواب را ندارد البته اگر به خاطر رعایت مصالح عمومی در این رابطه قوانینی وضع شده به قوانین مربوطه عمل شود.



حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

تجسس در این گونه موارد جایز نیست مگر اینکه سوئ ظن شدیدی باشد وسبب جریحه دار شدن عفت عمومی شود.


حضرت آیت الله العظمی صانعی
بسمه تعالی

امور عرضی و ناموسی، حسب مذاق شرع بر ستر و پوشیده نگه  داشتن آن هاست تا جایی که نبی مکرم و امیر المومنین صلوات الله علیها امر به درء و دفع حدود نموده اند، یعنی حاکم، بلکه همه مردم، موظف اند تا با ایجاد شبهه، از تعقیب قضایای عرض و اتهام ها و احتمال های آن، خودداری نمایند. بنابراین هیچ کس حق سوال وتفتیش و تفحص و تجسس از افراد مانند پسر و دختر یا مرد وزنی که در ملاء عام راه می روند نداشته و ندارد و الزام آن ها به نشان دادن مدرک محرمیت که دخالت در سلطه دیگران است حرام و غیر جایز است.آری؛ اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانونی در موارد خاص حسب شرایط خاص زمان و مکان برای جلوگیری از یک فساد عمومی تصویب نمودند و آن هم خلاف موازین شرعی نبود آن قانون مانند بقیه قوانین مجلس شورای اسلامی لازم العمل است.


حضرت آیت الله العظمی سبحانی
بسمه تعالی

تا علائم خلاف از آنها ظاهر نشود نباید متعرض آنها شد. والله العالم



ارسال توسط حسین فهیمی

راه درست و موثر ترویج حجاب چیست؟

 

 

 

مهر: یک عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه پوشش صحیح زن به معنای حفظ کرامت و عزت و شخصیت واقعی اوست گفت: اول بایستی در سایر امور موفق بشویم و بعد حجاب را جا بیندازیم. لنگیدن در امور دیگرمان امکان ترویج حجاب را از ما می‎گیرد.

دکتر "محمدعلی آذرشب" درمورد فلسفه حجاب در اسلام به خبرنگارمهر گفت: حجاب کلمه‏‎ای است که ما به کار می‎بریم. اصل قضیه حجاب در اسلام پوشش اسلامی است به معنایی که زن باید به گونه‏ای لباس بپوشد که به عنوان یک انسان و نه یک وسیله شهوترانی در جامعه مطرح شود. بین زن به عنوان مظهر یک انسان و زن به عنوان وسیله شهوترانی فرق زیادی است.

وی افزود: پوشش اسلامی به معنای این نیست که زیبایی زن پنهان شود، بلکه زیبایی زن در حضورش در اجتماع و فعالیت‎ها و اخلاق و خانه‎داری و تربیت فرزندان است. با توجه به عاطفه سرشاری که خداوند در زن نهاده می‏تواند این کارها را به نحو احسن انجام دهد. این بهترین تابلو و زیبایی زن است.

مشاور امور بین الملل وزیر ارشاد ادامه داد: متأسفانه درغرب به زن به عنوان وسیله شهوترانی می‎نگرند و به همین دلیل به برهنگی او تأکید می‎کنند که این بزرگترین لطمه به شخصیت زن است. مراکز فحشا در دوقرن اخیر در جهان بزرگترین توهین به جایگاه و شخصیت زن است.

استاد زبان وادبیات عرب دانشگاه تهران تصریح کرد: این همه ایرادهایی که از اسلام درمورد ارث و دیه در نابرابری زنا و مرد گرفته می‎شود چرا به این توهین بزرگی که به زن می‎شود اعتراض نمی‎کنند.

این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات اعتراض غربی‎ها به حجاب را به جنبه‏های والای اسلام مربوط دانست و گفت: اسلام یک گفتمان فوق العاده قویی دارد که انسان‏ها خواه مرد یا زن را به کمال انسانی سوق می‎دهد. برای تربیت زن به سمت کمال تعالیم فوق العاده‏ای دارد.

آذرشب اظهارداشت: به نظرم اگر حجاب متناسب با فطرت انسانی در غرب مطرح شود به قدری درغرب گسترش می‎یابد که دیگر با آن نمی توان مخالفت کرد. بزرگترین قدرتی که اسلام دارد پوشش صحیح زن به معنای حفظ کرامت و عزت و شخصیت واقعی اوست که این بزرگترین تهاجم فرهنگی اسلام علیه غرب است و غرب از این هراس دارد.

وی درباره نتایج فردی و اجتماعی حجاب در جامعه هم گفت: نتیجه حجاب این است که انسان‏ها به سمت شناخت زیبایی واقعی خود می‏روند، زیرا شهوترانی بزرگترین مانع رسیدن انسان به سوی کمال است. اگر حجاب به معنای صحیحش در جامعه پیاده شود عظمت و زیبایی واقعی زن نمایان می‎شود و تعادل بین عقل و شهوت در جامعه برقرار می‎شود.

عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی درمورد راه درست ترویج حجاب هم اظهارداشت: اول با بیان فلسفه حجاب و معنای درست حجاب در جامعه است. بعد هم مسائل اجتماعی اسلام از جمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری و ... همه به هم گره خورده‏اند اگر می‎خواهیم درحجاب موفق باشیم اول بایستی در این امور موفق بشویم و بعد حجاب را جا بیندازیم. لنگیدن در سایر امور امکان ترویج حجاب را از ما می‎گیرد.



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

حجاب، دارای فواید بسیاری است که خلاصه ای از آنها بصورت اجمال عبارتند از:

الف)آرامش روانی
شهید مطهری می فرمایند: 
«نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند وبار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواسته ی اشباع نشدنی درمی آورد.غریزه ی جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش که هر چه بیشتر به آن خوراک بدهند، شعله ورتر می شود.» 
ب)استحکام پیوند خانوادگی
هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمت رابطه ی زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش شود. 
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زناشویی را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می گردد.
ج)استواری اجتماع
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کارو فعالیت اجتماع را ضعیف می کند.و حجاب و پوشش اسلامی هیچ گونه محدودیت برای فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، هنری، سیاسی و اقتصادی زن ندارد.
د)ارزش و احترام زن
اسلام زن را تشویق کرده که حجاب داشته باشد و زن هر اندازه متین تر، با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نامحرم نگذارد، بر احترامش افزوده می شود .


ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

لازم است درلباس زنان این خصوصیات رعایت شود تا هدف اسلامی تامین شود.

 

1- همه اعضای بدن غیر از چهره و دستها تا مچ را بپوشانند.

2-بدن نما و نازک نباشد.

3-تنگ نباشد به طوری که حجم بدن را نشان بدهد.

4-از لباس های مخصوص مردان نباشد. چه اینکه پیامبر (صلی الله) همانطور که مردانی را که خود را شبیه به زنان میکنند مورد لعنت قرار داد. زنانی را نیز که خود را شبیه به مردان مینمایند مورد لعنت قرار داد. (الحلال و الحرام ص 160)

در رابطه با لباس نازک و بدن نما این حدیث از امیر المؤمنین(علیه السلام) نقل شده است که: در اخرالزمان که بدترین زمان هاست. زنانی پیدا میشوند که پوشیده هستند ولی برهنه میباشند(لباس دارند اما آنقدر نازک است که گویا نپوشیده اند) از خانه با خود ارایی بیرون میایند اینان از دین بیرون رفتگانند و در فتنه ها وارد شوندگانند و به سوی شهوات تمایل دارند و به طرف لذت ها شتابانند اینان حرام های اللهی را حلال میدانند اینان در دوزخ به عذاب همیشگی گرفتار میشوند.(وسائل الشیعه ج 14 ص 19)

 

حجاب در اسلام پوششی است که کرامت و وقار زن را حفظ میکند به هر رنگ باشد مهم نیست ولی استفاده از رنگ های روشن و چشمگیر که  مورد توجه و نگاه دیگران واقع میشود نه تنها هدفی را که اسلام دارد تامین نمیکند بلکه نقض غرض نبز هست و لازم است توجه شود که یکی از کارهای منکر که قران کریم(سوره احزاب ایه 33) به شدت از آن نهی میکند و آن را جزء اعمال جاهلیت  معرفی میکند (تبرّج زنان ) است . تبرّج یعنی خودنمایی و جلوه گری. بنابراین ظاهر شدن زن در اجتماع به طوری که انگشت نما باشد و چشم ها را به دنبال خود بکشد (تبرّج) و حرام است.



ارسال توسط حسین فهیمی
تعداد بازديد :  

تمام اندام و موهای زن برای مردان،مخصوصا جوانان جذاب و وسوسه انگیز است .لذا دین مقدس اسلام به جهت پیشگیری از انحراف فکرها و تباهی قلب ها،برای پوشش بانوان دو وظیفه مقرر نموده: یکی کمیّت پوش،

که باید فراگیر بوده و تمام بدن از سر تا پا را بپوشاند،جز صورت و دستها تا مچ،به شرط اینکه از زینت و آرایش

جلب توجه کننده خالی باشد. پوشش این اعضا واجب نیست . گرچه خوب و شایسته است. دوم کیفیت پوشش.،که

باید زینتی و بدن نما، تنگ و چسبان، زننده و تحریک کننده نباشد و به طور کلی نه نگاه را به سوی خود معطوف

دارد و نه دلی را برباید و جذب نماید.

 

یگانه پوشش کاملی که دارای این دو وی‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژگی بوده و عفیفانه و خدا پسندانه میباشد، چادر مشکی و غیر زینتی است.

این حکم خداوند است.، پس تنها اورا اطاعت و عبادت کنید که صراط مستقیم همین است.



ارسال توسط حسین فهیمی
آگزیده ی مطالب

طراحی قالب توسط حسین فهیمی (مدیر وبلاگ)

کپی برداری با ذکر صلوات مجاز میباشد

 

طراح قالب:حسین فهیمی
کپی برداری با ذکر صلوات مجاز است>>